کارشناس آنلاین خدمات خانگی و اداری

خدمت

هدف خدمات آنلاین و با کیفیت می باشذ

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «محافظ شخصی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


بادیگارد

مدتی است عنوانی به نام محافظ شخصی یا بادیگارد خصوصی و امثال آن برای ایرانیان هم جذابیت پیدا کرده است. در مراسم‌هایی که سلبریتی‌ها در آن حاضر می شوند، می‌شود در کنار معروفترین‌شان چند مرد بلند قد با اندامی ورزیده را پیدا کرد که با عینکی آفتابی بر چشم ادعا می‌کنند وظیفه محافظت از آن فرد مشهور را بر عهده دارند.علاوه بر سلبریتی‌ها برخی ثروتمندان هم عمدتا برای خودنمایی از افرادی با این مشخصات در کنار خود استفاده می‌کنند، اما معلوم نیست مسوولیت این بادیگارد نماها با کجاست و چه موسساتی با مجوز از کدام نهاد چنین اقداماتی را انجام می‌دهند؟.سردار تقی مهری، رییس پلیس پیشگیری نیروی انتظامی در گفت‌وگو با خبرنگار «انتظامی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره فعالیت افرادی تحت عنوان بادیگارد یا محافظ شخصی و شرایط آن اظهارکرد: در کشورما اگر کسی بخواهد که از او محافظت شود باید مراحل مختلفی را طی کرده و مجوزهای لازم در این خصوص اخذ شود و اینطور نیست که هرکسی که خواست برای خودش یک محافظ یا تیم حفاظت داشته باشد.وی در توضیح بیشتر شرایط داشتن محافظ اظهارکرد: در صورتی که اشخاص نیازمند محافظ تشخیص داده شوند، موضوع باید بر حسب موقعیت فرد و تهدیدی که ممکن است وی در معرضش باشد یا باید در شورای امنیت کشور بررسی شود یا به دستور مقام قضایی و شورای تامین استان باشد و در آنجا با توجه به رده بندی‌هایی که وجود دارد در این خصوص و نحوه محافظت تصمیم گیری می‌شود که البته این دستور نیز موقتی است و داشتن محافظ یک دستور دائمی نخواهد بود.رییس پلیس پیشگیری نیروی انتظامی در پاسخ به اینکه ممکن است برخی از موسسات تحت این عنوان که زیرمجموعه مرکز انتظامی پلیس پیشگیری فعالیت کنند، گفت: در جمهوری اسلامی با توجه به امنیت بالایی که وجود دارد برای افراد بادیگارد شخصی و خصوصی نداریم و ما نیز همچنین چیزی نداریم، البته همانطور که گفتم ممکن است برای فردی با دستور قضایی یا حکم شورای تامین یا شورای امنیت کشور برای مدتی محدود فردی به عنون محافظ فعالیت کند.

مهری درباره اینکه آیا تنها پلیس موظف به تامین این محافظ‌هاست؟ گفت: سلسله مراتبی در این خصوص وجود دارد و تنها نیروی انتظامی مسئوول نیست؛ اما ما نیز مسوولیت‌هایی داریم.

  • زهرا نقی پور
  • ۰
  • ۰

هر کسی برای حافظت از خود راهی را در پیش می‌گیرد، البته و به تناسب اهمیت و موقعیتی که در اجتماع دارد، این روش محافظت متفاوت است که از بستن در و پنجره‌ها برای جلوگیری از ورود سارقان آغاز و تا استفاده از شوکرها، اسپری‌های فلفل و حتی استفاده از محافظ شخصی ادامه دارد.

حق دفاع، محفوظ است اما مشروط

در قوانین ایران موردی وجود دارد با عنوان دفاع مشروع. این موضوع در قانون مجازات اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است. به‌عبارتی برابر قوانین کشور اگر ثابت شود، فرد برای دفاع از خود در مقابل فرد ضارب ایستادگی کرده است در‌صورتی‌که فرد ضارب زخمی یا حتی کشته شود، دفاع مشروع محسوب می‌شود و دفاع‌کننده مجازات نمی‌شود، البته برای این مساله شرایطی خاصی وجود دارد که در قانون، جزء به جزء آن درج شده است، از جمله این شرایط این است که دفاع با نوع حمله متناسب باشد وو همچنین امکان گریز از صحنه جرم وجود نداشته باشد.

البته برابر قوانین اگر فردی در خصوص دفاع از خود، فرد مهاجم را زخمی کند یا به قتل برساند، قابل مجازات نیست اما این بسته به نظر قاضی دارد و او است که باید قبول کند فرد چاره‌ای نداشته و به قصد دفاع، عمل را انجام داده است. البته در این میان اگر فرد مدافع برای دفاع از خود سلاح فرد مهاجم را در اختیار بگیرد و با همان سلاح به فرد مهاجم ضربه و صدمه‌ای وارد کند، دیگر دفاع مشروع در مورد وی صدق نخواهد کرد زیرا با به دست آوردن سلاح مهاجم خطر رفع شده است و عمل وی دیگر دفاع محسوبب نمی‌شود. در قوانین کشور ما در همین اندازه به دفاع پرداخته شده است و بیش از آن را که شامل استفاده از محافظ شخصی یا سایر وسایل دفاعی می‌شود را باید از لابه‌لای مواد متعدد قانونی استخراج کرد.

مجازات خرید و فروش سلاح

کسی که برای خود محافظ شخصی استخدام می‌کند نیاز دارد تا کسی از وی بیش از دیگران حفاظت کند، این فرد نیز علاوه بر این‌که باید به انواع واقسام هنرهای رزمی مجهز باشد، به یکسری از وسایل دفاعی نیز که در قوانین کشور ما حکم اسلحه سرد و گرم را دارد و داشتن آن برای افراد عادی ممنوع است، نیاز دارد. به‌عبارتی داستان داشتن سلاح گرم که مشخص است. در قانون ایران هم برای سلاح شکاری و هم برای سلاح جنگی مجازات تعیین شده است، خرید و فروش اسلحه جنگی و شکاری تحت هر عنوانی چه اسلحه کمری و چه اسلحه غیرکمری، مجازات حبس بیش از ۳ سال دارد. ضمن اینکه اگر در یک درگیری فرد محافظ از این اسلحه‌ها استفاده کند دیگر داستان دفاع مشروع نیز مطرح نخواهد شد و دیه و قصاص در انتظار فرد خاطی خواهد بود.

حکم نگهداری لوازم دفاعی

همان‌طور که مطرح شد فرد محافظ گاهی به وسایلی مانند شوکر، گاز اشک‌آور و اسپری فلفل نیازمند می‌شود و ممکن است که این وسایل را نیز تهیه کند. از این وسایل در قانون قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیر مجاز نام برده شده است. در ماده ۱۲ قانون قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیر مجاز به تفسیر برای نگهداری و استفاده از هر کدام از این ابزار، مجازاتی جداگانه از سوی قانون‌گذار تعیین شده است. به عبارتی هر کس به‌طور غیرمجاز اقلام یا مواد تحت کنترل را خریداری، نگهداری یا حمل کند و یا به توزیع یا فروش آنها اقدام کند و یا هر گونه معامله دیگری با آنها انجام دهد، مجازات خواهد شد. استفاده از گازهای بی‌حس‌کننده، بیهوش‌کننده و اشک‌آور، حبس از ۶ ماه تا ۲ سال و استفاده از مواد محترقه و شوک‌دهنده‌ها (شوکرها)، حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه جریمه دارد.

محافظ شخصی باشد یا نباشد؟

در کل باید این نکته را مد نظر قرار دارد که استفاده از بادی‌گارد یا همان محافظ شخصی وجاهت قانونی ندارد. این موضوع را نیز چندی پیش سرهنگ محمدکریم بیات، رئیس مرکز انتظام پلیس پیشگیری ناجا مطرح کرده است. البته مراکزی هستند که زیر نظر موسسات خدمات حفاظتی و مراقبتی پلیس پیشگیری فعالیت می‌کنند اما در این مراکز هم محافظ شخصی به معنای اخص در اختیار کسی قرار نمی‌گیرد اما این مراکز به محافظ نگاه نگهبان محله را دارند که از مکان خاص نگهبانی می‌کنند. البته در تعریف این مراکز گزینه‌هایی وجود دارد که می‌توان آنان را محافظ شخصی به حساب آورد. به‌عبارتی چنانچه منظور از گرفتن محافظ شخصی، گرفتن اسکورت و نگهداری از اشیای گران‌قیمت و اوراق بهادار باشد که در این زمینه نیز موسسات خدمات محافظتی و مراقبتیی  پلیس خدمات ارائه و افرادی را معرفی می‌کنند.

به این ترتیب هر کس نیاز به خدماتی در این حوزه داشته باشد می‌تواند با انعقاد قرارداد با این موسسات، خواسته‌ها و نیازهای امنیتی و مراقبتی خود را تامین کند. در کل براساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی، هیچ یک از ارگان‌ها و مراکز و حتی افرادی که تحت عنوان موسسات خدمات حفاظتی و مراقبتی فعالیت می‌کنند به جز مرکز انتظامی ناجا، صلاحیت صدور مجوز برای حمل تجهیزات پلیسی را ندارند و این تعریف تجهیزاتی که در دست برخی از افراد به نام بادی گارد یا اسکورت دیده می شود، غیرمجازز  است و چنانچه در این زمینه گزارشی به پلیس ارسال شود با موارد گزارش شده برخورد می‌شود.

ماموریت و وظایف کلی پلیس پیشگیری انتظامی ناجا مواردی مانند حفاظت از شخصیت‌ها، اماکن حساس و حیاتی، سازمان‌ها، وزارتخانه‌ها، تامین نظم و امنیت برگزاری اجتماعات، تشکل‌ها، راهپیمایی‌ها، امور انتظامی مربوط به راه آهن تهران بزرگ و فرودگاه‌ها است. بنابراین کسانی که به افرادی برای محافظت‌هایی در این زمینه نیاز دارند بهتر است یک‌راست سراغ پلیس بروند که از وجاهت قانونی نیز برخوردار است و بدین ترتیب پول‌های کلانی را به یکه بزن‌ها پرداخت نکنند

  • زهرا نقی پور
  • ۰
  • ۰
 

برخی معتقدند که این پادشاه از پدران سرمایه‌دارهای امروزی بوده که نسل به نسل رسم محافظت از خود را به فرزندانش رسانده است! 
مدتی است که تب استخدام بادیگارد (محافظ شخصی) در میان برخی اقشار جامعه(برای خودشان، همسرشان و فرزندانشان) بالا گرفته است! دکتر امیر رستگار خالد، مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه شاهد، معتقد است: «وجود بادیگاردها و محافظان شخصی ابعاد مختلفی دارد. تشدید شکاف‌ها و نابرابری‌های اجتماعی و حرکت جامعه به سمت قطبی شدن از آن جمله‌اند. طبقه متوسط بیش از حد ضعیف شده و این یک عامل خطر است. نظم و تعادل اجتماعی در صورت قطبی شدن جامعه از بین می‌رود.» 
برای آنکه تعادل یک اهرم حفظ شود باید وسط آن دقیق تنظیم گردد، شبیه الاکلنگ که اگر بخش میانی بی‌برنامه قرار گرفته باشد نتیجه نامطلوبی در پی دارد. در جامعه نیز «اگر طبقه متوسط از منظرهای مختلف چه کمی و چه کیفی شکل بگیرد و طبقه‌ای مستحکم و تثبیت شده در ایران باشد نتیجه‌اش کاهش نابرابری، تضادها و شکاف‌هاست. نتیجه نهایی کاهش این عوامل به حداقل رسیدن مخاطراتی است که نظم اجتماعی را تهدید می‌کند.» از این رو، پرورش طبقه‌ای به نام متوسط در ایران ضروریست. 

برای گذشتن از یک کوه و رسیدن به کوه دیگر، گاهی دره‌های عمیقی شکل گرفته‌اند که عبور از آنها به دشواری صورت می‌گیرد. جامعه نیز گاهی دچار اینطور دره‌هایی می‌شود. دکتر رستگار می‌گوید:«از نقطه نظر درآمدها ما به سمت تشدید شکاف‌ها پیش می‌رویم و افرادی هستند که به خاطر توانمندی بسیار زیادشان، می‌توانند اشخاصی را برای حفظ جان خود به استخدام در بیاورند. در عین حال از اینکه توسط دیگران مورد تعرض واقع شوند، می‌ترسند.» این «دیگران» در آن سر دره زندگی می‌کنند! این «دیگران» وقتی فاصله بسیار زیاد خود را با ثروتمندان مشاهده می‌کنند روحیه عصیانگری در وجودشان پا می‌گیرد. اگر طبقه متوسط این دره را پر می‌کرد به هیچ وجه این اتفاق نمی‌افتاد. در حقیقت هرچه دره عمیق‌تر، عصیان نیز شدیدتر. 
این جامعه‌شناس معتقد است: «این دیگران [تهدید کننده‌ها] همان‌هایی هستند که از راه‌های عادی و قانونمند نتوانسته‌اند شغلی برای خود به دست آورند. زمانی که سطح بیکاری در جامعه افزایش یابد این افراد شکل می‌گیرند. افرادِ تعرض کننده دارای محرومیت هستند، خارج از طبقه متوسط هستند، خود را با سرمایه‌داران مقایسه می‌کنند و در نتیجه «آنومی اجتماعی» و از آنجا که راه‌های هنجارمند برای رسیدن به ثروت مسدود یا محدود است قاعدتاً دست به ارتکاب اعمال مجرمانه می‌زنند.» 
بادیگاردها مثل گیاهان برای تکثیر نیاز به عواملی دارند و دکتر رستگار در تبیین این عوامل می‌گوید:«اول اینکه وجود آدم‌های ثروتمند که قدرت استخدام بادیگارد را دارند و دوم ترس ثروتمندان از تعرض دیگران نسبت به خود.» بعد از ایجاد دو عاملی که گفته شد محافظ‌های شخصی در دامان سرمایه‌دارها رشد می‌کنند. 
گاهی اوقات که در مدرسه‌ها دعوا می‌شود وقتی دانش‌آموز کتک خورده یا کتک دیده (یعنی کتک خوردن کسی دیگر را رؤیت کرده) از ناظم مدرسه ناامید می‌شود، سراغ برادر بزرگ‌تر خودش می‌رود که از زور بازوی بیشتری برخوردار است. این استاد دانشگاه می‌گوید: «افراد ثروتمند و سرمایه‌دارها چون احساس می‌کنند که مراجع قانونی نمی‌توانند از آنها محافظت‌های لازم را به عمل آورند و کنترل اجتماعی هم در کار نیست، سعی می‌کنند که خودشان از خودشان محافظت کنند. در کشورهای غربی هم همینطور است؛ حتی آنجا که سیستم امنیتی قابل قبولی دارد سرمایه‌داران به امید پلیس نمی‌نشینند و شخصاً اقدام می‌کنند، پس نمی‌توان نتیجه گرفت که در کشور ما امنیت پایین است و پلیس کارش را انجام نمی‌دهد. اگر کسی اینطور استنتاج کند، نتیجه‌گیری غلطی است.» 
در تمنای تشخص و متفاوت بودن 
نابرابری، بی‌هنجاری (آنومی) و جو روانی تنها عوامل به استخدام درآوردن محافظ شخصی نیست بلکه «بحث تمایز اجتماعی و تشخص اجتماعی یکی دیگر از مباحث مهم این رفتار به شمار می‌رود. به برخی از این مباحث، بوردیو (جامعه شناس) هم اشاره می‌کند.» این یعنی چشم و همچشمی و همان جمله معروف «زنگ آخر وایسا دم مدرسه کارت دارم»! رستگار می‌گوید: «سرمایه‌دارها با استفاده از محافظین، برای خود تشخص ایجاد می‌کنند و چند کارکرد برای آنها دارد: از نظر مادی، بادیگاردها محافظت از آنها را بر عهده دارند و مأموریت‌ها و وظایف خاصی نیز به آنها محول می‌شود. از نظر معنوی نیز، وجود محافظ شخصی و این دست افراد مثل راننده اختصاصی، کلفت و. . . برای ثروتمندان نوعی تشخص و منزلت ایجاد می‌کند و یک پایگاه نمادین برای آنها می‌سازد و از سایر طبقات متمایزشان می‌کند. از نظر عینی پایگاه طبقاتی سرمایه‌داران با وجود محافظان شخصی تثبیت می‌شود و از لحاظ ذهنی و روانی نیز به نوعی ارضا می‌شوند.» 
اما هیچ به این فکر کرده اید که بادیگاردها از کجا می‌آیند؟ «بادیگاردها از میان مردم پرورش داده می‌شوند. معمولاً از سرمایه بدنی برخوردارند که عبارت است از زور بازو، جرأت، اعتماد به نفس و شهامت خطر کردن. برخی از این افراد به باندهای قاچاق و گروه‌های تبهکار می‌پیوندند و گروه دیگری هم که به نوعی کلاس خود را بالا می‌برند و محافظ شخصی دیگران می‌شوند و در خدمت سرمایه داران قرار می‌گیرند.» به هرحال از قدیم گفته‌اند که کبوتر با کبوتر، باز با باز و قاعدتاً سرمایه دار بدنی با سرمایه دار مالی! 
شاید مقصر اصلی خودمان باشیم که باعث ایجاد این طبقه نوپدید شده‌ایم. همیشه عرضه و تقاضا با هم هستند. دکتر امیر رستگار خالد می‌افزاید:«ما کاری به جرم بودن آموزش‌های بادیگاردی نداریم اما از لحاظ جامعه شناسی یک نقش یا نهاد اجتماعی زمانی به وجود می‌آید که نسبت به آن نیاز است. در جامعه یک خلأیی وجود دارد و آن نقش یا نهاد آن را پر می‌کند. پس با ممنوع کردن، جرم انگاری و فشار جلوی آن را نمی‌توان گرفت. اگر فشار هم اتفاق بیفتد نتیجتاً حالت زیرزمینی می‌شود و کاملاً از کنترل رسمی خارج می‌گردد.» یک عده تقاضا داده‌اند و یک عده هم عرضه کرده‌اند. مبادله کالا با کالاست؛ پول در برابر جان. 
«پیشایندهای شکل‌گیری بادیگارد در جامعه، همان پیامدهایش نیز می‌تواند باشد. همان انگیزه‌هایی که بادیگاردها را به وجود آورده است، همان علل، تشدید شده و تبدیل به پیامدهای آن می‌گردد یعنی نابرابری و شکاف‌هایی که در ابتدا گفته شد عمیق‌تر می‌شود. یک رابطه دیالکتیکی است: این، روی آن اثر می‌گذارد و بالعکس.» پس هرچه ثروتمندان به این سمت پیش بروند فقط دره‌ها را عمیق‌تر می‌کنند و شکاف‌ها را گسترده‌تر و داستان تازه می‌شود همان که پروین گفت «آن پارسا که ده خرد و ملک رهزن است. . .» و شاید اگر امروز بود بعد از ده و ملک، بادیگارد را نیز می‌افزود... شاید!

  • زهرا نقی پور