کارشناس آنلاین خدمات خانگی و اداری

خدمت

هدف خدمات آنلاین و با کیفیت می باشذ

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مشاوره پیش از ازدواج» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مادران سالمند

وحشت از تنهایی نه‌تنها حوزه زندگی و عمل زنان سالمند را در زندگی کنونی

محدود می‌سازد، بلکه افق دید آنان را از توانایی‌هایشان و سالمند حوزه عملشان
در آینده تنگ می‌کند.
اما زنان نمی‌دانند که به هنگام پیری سالمند نقش مهم و پراهمیتی در خانواده دارند و
می‌توانند نقش مهمی هم در تربیت نوه‌ها ایفا کنند.

 به‌طور کلی زنان و مردان به‌طور متفاوتی سالخورده می‌شوند.

 زنان بیشتر از مردان عمر می‌کنند. بخشی از این مزیت زنان در ارتباط با امید
به زندگی می‌باشد. برخلاف ضعیف‌تر بودن جنسیت به‌نظر می‌رسد زنان در همه
سنین مخصوصا در اوایل کودکی بیش از مردان قابل انعطاف باشند.
با اینکه ممکن است برخی از زنان از آینده و پیری ترس داشته باشند ،
بیشتر زنان در زمان بزرگسالی هم مزیت امید به زندگی را دارا هستند.
به‌طور کلی امید به زندگی زنان در بدو تولد در کشورهای توسعه‌یافته اندکی بالاتر
از ۵۰سال و در بسیاری از کشورهای پیشرفته بیش از ۷۰ سال است.
در جامعه سنتی افراد سالمند نقش پراهمیت و پراحترامی در خانواده‌ها دارند.
پدربزرگ و خصوصا مادربزرگ‌ها نقش مهمی در پرورش نوه دارند. البته در جامعه
امروز هم این موضوع رواج بسیار دارد اما به پررنگی گذشته نیست.
 نقش زنان سالمند درون خانواده
با توجه به نقش خانواده در جوامع بشری در همه دوره‌ها، بررسی سالمندان درون
سامانه خانواده بسیار مهم است. خانواده فقط جمع جبری پدر و مادر و فرزندان و کسان
دیگری که در خانه زندگی می‌کنند نیست، بلکه فراتر از آن است. در یک خانواده افراد
روی یکدیگر تاثیر می‌گذارند و معمولا زن و شوهر ارتباط بسیار نزدیکی با پدران و مادران
خود دارند. در جامعه سنتی افراد سالمند نقش پراهمیت و پراحترامی در خانواده‌ها دارند.
پدربزرگ و خصوصا مادربزرگ‌ها نقش مهمی در پرورش نوه دارند. البته در جامعه امروز
هم این موضوع رواج بسیار دارد اما به پررنگی گذشته نیست.

تغییر معیشتی و تحولات فرهنگی بر خانواده و اجتماع تاثیر

بسزایی می‌گذارددختران و عروسان دیگر مادر و مادرشوهر را سرمشق خود
نمی‌دانند و احترام به آنان را نه به عنوان یک ضرورت ناشی از واقعیت خانواده،
بلکه به عنوان وظیفه‌ای اخلاقی تلقی می‌کنند. در این صورت زن یا مرد سالمند
نه از لحاظ مادی مورد نیاز نسل نو می‌شود و نه برای تربیت نوه صالح شناخته می‌شوند،
به‌طوری که مهدکودک را به وی ترجیح می‌دهند. به این ترتیب زن سالمند
برخلاف نقش مرکزی که در خانواده داشت، نقش حاشیه‌ای پیدا می‌کند.
این اتفاق مشکلات بسیاری را برای زن سالمند به همراه دارد زیرا در این صورت
به دلیل طول عمر بیشتر زنان نسبت به مردان، زن سالمند احساس تنهایی می‌کند.

 

بیشتر زنان سالمند به دلیل تغییر نسل و فرهنگ دچار بیماری‌های مختلفی می‌شوند.
هنگامی که مادربزرگ برحسب نسبت انتظار محبت، توجه و فرمانبری از فرزندان و
نوه‌های خود را دارد و می‌خواهد با آنها زندگی کند چون می‌بیند که مورد بی‌توجهی
قرار گرفته و تنها مانده است به بیماری روانی و یا روان‌تنی دچار می‌شود.
در این صورت این بیماری موجب می‌شود تا فرزندان و نوه‌ها دوباره به او توجه کنند و
او را مورد مهر و محبت قرار دهند، با این توجهات، زن سالمند بهبود می‌یابد، در نتیجه
بار دیگر از مرکز توجه خارج شده و او را به‌دلیل اینکه بهبود یافته است، دوباره به خانه
خودش بازمی‌گرداند.
بیشتر زنان سالمند به دلیل تغییر نسل و فرهنگ دچار بیماری‌های مختلفی می‌شوند.
هنگامی که مادربزرگ برحسب نسبت انتظار محبت، توجه و فرمانبری از فرزندان و
نوه‌های خود را دارد و می‌خواهد با آنها زندگی کند چون می‌بیند که مورد بی‌توجهی
قرار گرفته و تنها مانده است به بیماری روانی و یا روان‌تنی دچار می‌شود.
در این صورت نیاز به مهر و محبت باعث می‌شود تا زن سالمند بار
دیگر ناخودآگاه دست به کار دیگری بزند تا مورد مهر و محبت قرار گیرد و
سامانه خانواده را حفظ کند. در چنین مواردی باید ریشه اصلی بیماری را
شناخت که همان دگرگونی جایگاه فرد در سامانه خانواده است و
تا این مشکل حل نشود، بیماری‌ها یا مشکلات رفتاری متعدد زن سالمند،
مانند کج‌خلقی، افسردگی، بیقراری و دردهای گوناگون برطرف نخواهد شد.
بهتر است در چنین مواردی زن سالمند با دوستان خود و کلاس‌های گوناگون هنری و یا ورزشی،
این تنهایی را پر کند تا بتواند خودش به درمان بیماری خود بپردازد.
 تنها نمانید
گاهی زن سالمند از نظر مادری و مادربزرگی وارد خانواده دختر یا پسر خود می‌شود و
روابط جدیدی برقرار می‌گردد، بنابراین زن سالمند وارد سیستمی شده که باید خود
را با این سیستم هماهنگ کند، کاری که برای او دشوار است، در نتیجه ناسازگاری‌ها
و ناهماهنگی‌ها باعث بروز بیماری روحی در ضعیف‌ترین و آسیب‌پذیرترین عضو خانواده
یعنی همان زن سالمند می‌شود. البته این وضعیت برحسب الگوهای فرهنگی به
شکل بیماری واقعی و یا احساس کسالت ظاهر می‌گردد.

در این مواقع، زن سالمند ممکن است ازدواج را راه‌حل خود بداند، ممکن است او وقتی ببیند

که نمی‌تواند با نسل‌های جلوتر از خود کنار بیاید، به این فکر می‌افتد با یکی از هم‌نسل‌های

خود زندگی کند و نیاز خود که همان مهر و محبت است را از وی طلب کند. بنابراین در سن بالا

مجددا ازدواج و زندگی جدیدی را آغاز می‌کند و خوشبخت هم می‌شود.

البته ازدواج همه سالمندان به این دلیل نیست.

به‌طور کلی زنان سالمند نسبت به آقایان از مشکلات بیشتری برخوردارند و بهتر است تا

توجه بیشتری به این قشر در جامعه شود، چرا که زنان سالمند با توجه به روحیه

لطیفشان که مخصوص زنان است با هر نوع بی‌مهری دچار بیماری و یا

ضعف شده و نمی‌توانند در جامعه به خوبی زندگی کنند. البته امروز در جامعه می‌بینیم

که زنان سالمند هنوز هم نقش مادربزرگ مهربان و مادر خوب را برعهده دارند و

مورد احترام هستند، بنابراین باید تلاش کرد تا زن سالمند را از هرگونه بیماری برهانیم،

چرا که زن سالمند فشارهای روانی ـ زیستی ـ اجتماعی را به شکل بیماری روانی،

تظاهرات رفتار ضداجتماعی و یا بیماری جسمی آشکار می‌سازد ، از این‌رو چاره کار

و درمان او نیز توجه به همه عواملی است که در زندگی وی وجود دارد.

این درمان تنها در چارچوب خانواده انجام‌پذیر است و همان‌طور که خانواده

نقش مهمی در تربیت فرزندان دارند، نقش مهمی هم در زندگی

افراد سالمند و به‌خصوص زنان سالمند دارند. آنها هستند که با بی‌مهری

خود باعث بروز بیماری‌های جسمی و روانی در زن سالمند خانواده خود

و یا با مهر و محبت و توجه باعث آسایش و آرامش آنها می‌شوند.

بنابراین برنامه‌ریزی‌ برای ایجاد نگرش مثبت اجتماعی به  سالمندان  و بهداشت و

درمان کافی و رفاه مطلوب برای کل سالمندان در جامعه و خانواده ضروری است.

چه خوب است که این رفاه مطلوب برای تمام سالمندان مورد احترام دنیا فراهم گردد

تا از بروز بیماری‌‌ها جلوگیری شود. 

  • زهرا نقی پور
  • ۰
  • ۰

کنترل خشم و پرخاشگری

مشاوره و روانشناس

مدیریت و کنترل خشم و پرخاشگری یکی از تکنیک ها و مهارت های ضروری در زندگی فردی و اجتماعی

است. ضرورت آن به این دلیل است که ما همیشه نمی توانیم خشم خود را بواسطه پرخاشگری نشان
دهیم. کنترل خشم بخصوص در روابط اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا عدم مدیریت و کنترل
خشم می تواند تبعات بسیار بدی به لحاظ روحی روانی، روابط خانوادگی، اجتماعی و حتی حقوقی به
همراه داشته باشد. با توجه به اهمیت موضوع در این مطلب قصد داریم راهکارهای مدیریت و کنترل خشم را به شما آموزش دهیم.

پرخاشگری چیست؟

در تعریف پرخاشگری باید گفت پرخاشگری رفتاری است که هدف از آن صدمه رساندن به خود یا دیگری

می باشد که بصورت عمدی یا غیرعمدی صورت می گیرد. زمانی که ما عصبانی و خشمگین می شویم

یکسری هورمون ها به دستور غده هیپوفیز، ترشح و وارد خون ما شده و در ادامه از طریق خون به اندام هایی

نظیر قلب، شش ها و … می رسد که باعث فعال شدن سیستم سمپاتیک بدن می شود که این موضوع

سبب افزایش ضربان قلب و تنفس سریع می شود. پرخاشگری و خشمگین شدن در این لحظات می تواند

بسیار خطرناک بوده و موجب بروز اتفاقات و تبعات جبران ناپذیری شود. به همین جهت لازم است راهکارهای کنترل خشم را بخوبی فرا بگیریم.

آموزش کنترل خشم و پرخاشگری

برای کنترل خشم شش روش پیشنهاد می شود که در زیر آنها را تشریح خواهیم کرد:

  • روش سه مرحله ای ( روش پیشنهادی و آسان )
  • روش تفکر مثبت
  • یادداشت برداری
  • تصویر کشیدن یا خط خطی کردن
  • سه نفس عمیق با تکنیک خاص آن که موجب آرامش می شود
  • مشاوره با متخصص روانشناس

روش سه مرحله ای کنترل خشم و پرخاشگری

همانطور که از نام این روش مشخص است انجام اینکار شامل سه مرحله است که بشرح زیر می باشد:

  • ترک محل بصورت مودبانه و بدون نشان دادن خشم و نشتن در جای
  • سرگرم کردن خود بواسطه شمارش اعداد یا مواردی نظیر فرستادن صلوات
  • صحبت کردن و تلاش برای حل مشکل (زمانی که خشم فروکش کرده و تن صدا آرام شده است)

در قدم اول می بایست محل را بصورت مودبانه ترک کنیم و در جایی مناسب بنشینیم. نشستن موجب

می شود که حالت تهاجمی از بدن ما خارج شود و شرایط برای آرامش فراهم شود. پس از اینکار می بایست

به نحوی خود را سرگرم کنیم. از جمله این موارد می توان به شمارش آرام از ۱ تا ۵۰ و یا فرستادن ۳۰

صلوات اشاره نمود. اینکار سبب می شود تا زمان قدری سپری شده و آرامش به جسم و روان ما بازگردد.

پس از اینکار که خشم فروکش کرده و تن صدا آرام شده است می بایست به محل بازگشته و با آرامش نسبت به حل مشکل اقدام نماییم.

روش تفکر مثبت برای کنترل پرخاشگری

مبنای این روش بر اساس مثبت اندیشی و خوشبینی است که یادگیری این مهارت نیاز به تمرین دارد.

برای یادگیری کامل و اصولی این روش و همچنین روشهای دیگر که در موارد فوق به آنها اشاره شد، پیشنهاد

می شود حتما با زدر ارتباط باشید. به این منظور شما می توانید از طریق صفحه تماس با ما اقدام به تماس و رزرو زمان مراجعه نمایید.

  • زهرا نقی پور
  • ۰
  • ۰

مشاوره آنلاین

اثرگذاری موسیقی بر روی افراد از زمان‌های گذشته کاملا به اثبات رسیده است. اگرچه روانشناسان

و دانشمندان تحقیقات تازه‌ای برای تشخیص این اثرگذاری بر روی مغز انسان انجام داده اند. این مطالعات

دقیق و جامع مطالب بیشتری را در مورد اثرات موسیقی بر عملکرد مغز نشان می‌دهد همچنین

مشخص می‌کند که قوی‌ترین اثر موسیقی بر روی مغز در ناحیه‌‌ی حافظه می‌باشد.

چه نوع موسیقی را باید گوش کرد ؟ 

ـتحقیقات اخیر بر روی دانشجویان زبان خارجی نشان می‌دهد، آن دسته از دانشجویانی که به میزان

کافی به گوش کردن موسیقی می‌پردازند قادر خواهند بود تا صدها واژه را در مدت زمان کمی به خاطر

بسپارند و مهمتر این که پس از گذشت زمان نسبتا طولانی در حدود ۹۲ درصد این لغات در حافظه‌ی

آنها باقی می‌ماند و این مهم از طریق گوش دادن به موسیقی کلاسیک منتج گردیده است. که به

خوبی می تواند اهمیت موسیقی در زندگی انسان را نشان دهد .

موسیقی و امتحان

در زمینه‌ی تجزیه و تحلیل مزایای گوش کردن به انواع موسیقی (کلاسیک یا جاز) و ضرب آهنگ آنها مطالعاتی

صورت گرفت و نتایج به دست آمده از آنها یکسان بود اگرچه مدت زمان گوش دادن به موسیقی و میزان

ریتم و ضرب آهنگ آن اثرات متفاوتی بر روی قوه‌ی حافظه و میزان یادگیری افراد در آزمون صورت گرفته،

داشته است به نظر می‌رسد که افرد اطلاعات را در زمانی که یک موسیقی با ریتم منظم پخش می‌شود

بهتر از زمانی که از ابتدا در حال یادگیری آن هستند به خاطر می‌آورند.

دیگر تحقیقات صورت گرفته در زمینه‌ی تعیین اثرات موسیقی بر مغز بر روی سه گروه از دانشجویان مبین

میزان متفاوت یادگیری و نتایج آزمون انجام شده می‌باشد که در این آزمایش گروهی به موسیقی آرام‌بخش

گوش می‌کردند و گروه دیگر به موسیقی موتزارت و گروه سوم بدون هیچگونه موسیقی تحت آزمون

هوش قرار گرفتند و در نهایت گروهی که موتزارت گوش می‌کردند بالاترین سطح نمرات را کسب کردند.

رابطه‌ی موسیقی و بیماری‌های مغز

مطالعات انجام شده نمایانگر پیشرفت در بهبود افراد مبتلا به بیماری آلزایمر می‌باشد زیرا افراد مبتلا به

این نوع بیماری پس از گوش نمودن به موسیقی از نظر ذهنی و یادآوری اطلاعات پیشرفت داشته و موسیقی

به برگرداندن اطلاعات فراموش شده آنها کمک می‌کند. از سویی اثرات مثبت موسیقی درمانی در

افراد مبتلا به بیماری پارکینسون کاملا مشهود است و مهارت‌های حرکتی این‌گونه افراد در زمان گوش

فرا دادن به موسیقی بهبود یافته و آنها را قادر می‌سازد تا بهتر راه بروند.

اثرات منفی

البته تمام انواع موسیقی قطعا اثرات مثبت بر روی مغز به همراه نخواهند داشت و برخی از آنها سبب

از میان رفتن تقارن میان نیمکره‌های مغز می‌شود. به عنوان مثال اثرات منفی پخش موسیقی با ریتم

تند و صدای بلند به هنگام تمرکز بر روی انجام کاری مشخص کاملا قابل درک می‌باشد و بسیاری از

اساتید معتقدند که این امر باعث عدم توانایی در یادگیری و اختلالات رفتاری در کودکان و همچنین

موجب کاهش تمرکز و توانایی انجام امور در بزرگسالان می‌شود.

از جمله این نوع موسیقی‌ها می‌توان از موسیقی‌های پرتنش سبک راک و رپ نام برد که دارای ضرب

آهنگ و ریتم‌های تند می‌باشند این مساله می‌تواند ناشی از این حقیقت باشد که تکرار زیاد از حد

منجر به ایجاد حس خشم و دشمنی خواهد شد.

برای دستیابی به اثرات مثبت موسیقی بر مغز، موسیقی باید ویژگی‌های خاصی داشته باشد یعنی

نباید خیلی پیچیده بوده یا بیشتر ذهن را در هنگام کار مشغول نکرده و شخص را علاقمند نگه دارد.

همچنین جدید و متفاوت بودن موسیقی عامل دیگری است که مغز را فعال نگه داشته و از خسته شدن آن جلوگیری می‌کند.


  • زهرا نقی پور
  • ۰
  • ۰

نکات مهم در مشاوره ازدواج و زناشویی و مشاوره خانواده

اخـیـراً مـقـاله ای در یـکـی از روزنــامه ها افراد را از خطرات احتمالی گـرفـتـن

کـمـک هـای تخـصـصی در زنــدگی های ازدواج و زنـاشـوییشان هشـدار داد. در ایـن مـقـاله

چـندین مثال از مـواردی آورده شـده بـود کــه در آن این متخصصین به جای بهـبـودی

بـخـشـیدن بـه زنـدگـــی دو نفر، برعکس صدمات بیـشـتـری نـیـز بـه آن زده انـد.

بـه عـقـیده ی من، اکثر این مـتـخـصـصین درمـانـی از درمـــان های موافق و

مساعد با ازدواج استفاده نمی کنند. حتی گاهی بعضی از آنها طلاق را به عنوان

یکی از اصلی ترین راه چاره ها می بینند. اما متخصصین درمانی هم هستند که

واقعاً در زندگی افراد ایجاد تحول می کنند، همه ی این متخصصین مثل هم نیستند. 

در اینجا نکات و راهنمایی هایی برایتان بیان می کنیم که در چنین موقعیت هایی از آنها استفاده کنید: 

1- اطمینان حاصل کنید که درمانگر شما آموزش های تخصصی را پشت سر گذاشته
است و در زمینه درمان زناشویی تجربه داشته باشد. اکثر اوقات درمانگران می گویند
که درمان های مربوط به زوجین را انجام می دهند اما این زوجین حتماً زن و شوهر
نیستند، یعنی این درمان ها به واقع درمان های زناشویی نیست. ممکن است
درمان هایی بین دو شریک یا هر دو نفر درگیر را انجام داده باشند، نه زن و شوهر ها.
البته درمان های آنها متفاوت است. برای درمان زناشویی مهارت های خاصی را
طلب می کند. به همین دلیل، خجالت نکشید و حتماً از درمانگرتان در مورد آموزش ها و تجربه هایش سوال کنید. 
2- اطمینان حاصل کنید که درمانگر شما تمایل دارد که مشکلات زناشویی شما
را از بین برده یا برای آنها راه حل هایی پیدا کند تا اینکه شما را به سمت طلاق بکشاند.
از او بخواهید که آماری از نتایج کار خود را به شما ارائه دهد، تا ببینید چند درصد از
افراد به زندگی خود برگشته اند و چند درصد طلاق گرفته اند. البته ممکن است درمانگر
شما جواب قانع کننده ای ندهد، اما واکنش و عکس العمل او به این مسئله می تواند
همه چیز را برایتان بیان کند. باید مطمئن شوید که هدف اول و آخر درمانگرتان کمک
به شما برای حل مشکلاتتان است نه رهایی آنها. 
3-  باید بتوانید با درمانگرتان احساس راحتی و اعتماد داشته باشید—و اینکه او دردها
  و احساسات شما را می فهمد. اگر می بینید که درمانگرتان ازشما یا از همسرتان
طرفداری خاص می کند، مطمئناً قابل قبول نیست. یک متخصص درمانی خوب باید
هر دو جانب را خوب درک کند و به آنها کمک کند تا برای حل مشکلاتشان با هم
مشورت کنند. اگر می بینید با نظرات درمانگر خود موافق نیستید، حتماً با او در میان
بگذارید. اگر درمانگرتان از این مسئله استقبال کرد، نشانه ی خوبی است اما اگر

نظرتان را نادیده گرفت، مسلماً اشکالی وجود دارد. 
4-  ارزش و عقاید خود درمانگر در مورد ارتباطات زناشویی مطمئناً نقش کلیدی در

این مسئله بازی می کند. مطمئناً راه های زیادی برای دوست داشتن و ماندن با

همسرتان وجود دارد، پس اگر درمانگرتان اعتقاد دارد که برای این منظور فقط یک

راه هست، حتماً سراغ متخصص دیگری بروید. 
و اینکه گاهی بعضی افراد تصور می کنند که درمانگرها به قطع می دانند که چه

زمانی عمر یک زندگی تمام شده است . باید طرفین از هم جدا شوند، اما اینطور
نیست، آنها چنین دانشی ندارند. پس اگر دیدید که درمانگر شما چنین اظهاراتی
داشت، باز هم سراغ متخصص دیگری بروید. 
5- اطمینان یابید که شما، همسرتان و درمانگرتان برای این مسئله هدف تعیین
کنید. در غیر اینصورت هر هفته بدون هیچ تغییری خواهد گذشت و هیچ بهبودی
حاصل نخواهد شد. و خط درمانی شما هیچ سمت و سویی نخواهد داشت. و
زمانی که هدف تعیین می کنید، همه ی تلاشتان باید معطوف به آن باشد و یک
لحظه از آن غافل نشوید. اگر باز هم متوجه هیچ تغییری نشدید و هیچ بهبودی
در طی یک یا دو جلسه مشاوره انجام نگرفت، باید حتماً این را با مشاور خود در میان بگذارید. 
6-  عقیده ی من این است که زوج هایی که زندگیشان دچار بحران شده است
از نعمت این که بتوانند به گذشته و روزهای خوش فکر کنند و از آن برای حل
مشکلات خود کمک بگیرند محروم هستند. اگر مشاور شما روی گذشته تکیه

دارد، از او بخواهید که رویکردی نیز به آینده داشته باشد. 
7-  مطمئن باشید که برای همه ی مشکلات زناشویی درمانی هست. نگذارید که

مشاورتان به شما بقبولاند که تغییر غیر ممکن است. انسانها هیچ گاه قابل پیش

بینی نیستند و هر آن ممکن است کاری غیر منتظره به خصوص برای کسانی که

دوستشان دارند انجام دهند. 
8-  بیشتر از هر چیز به درون و شهود خود اعتماد کنید. اگر مشاور درمانی شما

قصد کمک داشته باشد، شما حتماً احساس خواهید کرد و همینطور برعکس این مسئله. 
9- یکی دیگر از بهترین راهها برای پیدا کردن یک مشاور خانواده یا  ازدواج خوب، استفاده

از تجربیات دیگران است. اگر یک درمانگری واقعاً خوب باشد، افراد از او راضی خواهند

بود و این مسئله دهان به دهان خواهد گشت. در این مورد می توانید از تجربیات

افرادی که قبلاً با آن مشاور کار کرده اند استفاده کنید. 
۱۰-برای یافتن یک مشاور و روانشناس خوب دنبال مشاور ارزان قیمت نباشید.مشاوره

و روانشناسی مثل رشته پزشکی و مشکلات آن مثل سرماخوردگی نیست .زیرا تنوع
تواناییها در بین روانشناسان و مشاوران بسیار زیاد است و این تنوع در تواناییهای علمی،
به مراتب از پزشکان هم بیشتر است..شما می خواهید در مورد زندگی و سرنوشت
خود تصمیم بگیرید و نباید در این تصمیم با هر روانشناس و مشاوری که در دسترس
و ارزان بود  کمک بگیرید و برای پنج یا ده هزار تومان و یاحتی بیشتر از این  اختلاف،
خود ر!. متاسفانه مراجعانم مطالبی را برایم نقل می کنند که
از تعجب و تاسف ساعتها در فکر فرو می روم که ذکر آن در این مقال نمی گنجد.الان
سازمانهایی مثل بهزیستی و شهرداریها و برخی دیگر از سازمانهای دولتی ، با بکار گیری
روانشناسان و مشاوران با تحصیلات لیسانس هم، خدمات مشاوره ای ارائه میدهند
بدون اینکه حتی یک ساعت اموزش کارگاهی دیده باشند. و یا افرادی که تحصیلات
فوق لیسانس دارند ولی در گرایشهای نا مرتبط مثل تربیتی یا روانسنجی و غیره
تحصیل کرده اند ولی شما هیچ اطلاعی از انها ندارید؟!ا از چاله توی چاه بیندازید
۱۱-برای یافتن یک مشاور خوب عجله نکنید که من همین امروز یا این هفته باید کسی
را برای مشاوره پیدا کنم.برای این هدف شاید لازم باشد هفته ها یا ماهها در لیست انتظار باقی بمانید .
۱۲-برای رسیدن به مشاور خوب فاصله مکانی برایتان مهم نباشد که چون این مشاور
به محل زندگی یا کار من نزدیک است پس به او مراجعه کنم .اگر مشاور خوب را یافته اید
شاید لازم باشد به شهر دوری مسافرت کنید ،همانطور که برای درمان جسمی خود این کار را می کنید.
تذکر=مطالب بندهای ده تا دوازده به این معنا نیست که مشاور گران و مشاور نزدیکتر به
ما لزوما خوب یا بد هستند.ابدا این برداشت را نکنید.هدف یافتن مشاور خوب است، حال
ویزیت او ارزان است یا گران،نزدیک است یا دور و...اینها مهم نیست شرط اول تجربه و
کارایی اوست.مشاور ارزان باشد ولی کارایی نداشته باشد و نتواند در حل مشکلاتتان

به شما کمکی بکند چه ارزشی دارد، جز اتلاف وقت و پول و مشکلات دیگر؟!
با همه این واقعیات باید اعتراف کنم  گاهی مشاوره هم قادر به حل مشکلات زوجین

نیست و زوجین آنقدر پلهای پشت سر خود را خراب کردند که راهی برای بازگشت باقی

نگذاشته اند. به این دلیل یکی از مشاوران بزرگ زناشویی می گوید که هدف مشاوره

نجات زندگی نیست، بلکه رسیدن به یک تصمیم درست است و متاسفانه گاهی این

تصمیم درست" طلاق" است. به این دلیل پیشنهاد من به زوجها این است که مسائل

زناشویی را جدی بگیرند و به جایی نرسند که راهی جز طلاق باقی نماند.بر اساس

تحقیقات علمی انجام شده در داخل و خارج از کشور ، آموزش و مشاوره قبل از ازدواج

و حتی بعد از ازدواج میزان نارضایتیهای زناشویی را به میزان بالایی کاهش می دهد. 

  • زهرا نقی پور