
” طب ” را اگر مجموعه ای از کوششهای تشخیصی، درمانی و بازپروری انسان بیمار بخوانیم،
آنگاه در مییابیم که “پرستار” چه نقش مهمی در روند بازآوری انسان از کار افتاده به عرصه
” تولید اجتماعی “، خانواده ” و جامعه “، ایفا مینماید.
با اجرای مسئولانه، دقیق و دلسوزانه دستورات طبیب از سوی پرستار است که طب و درمان
معنی پیدا میکند! … و از این منظر، ارتباط میان این دو، هم چون ارتباط پیچیده مغز است و دست! …
به گمان من پیشه پرستاری دشوارتر از طبابت است! زیرا پرستار به مثابه آن سرباز دلاوری است
که در خط مقدم جبهه خطر میکند و رو در رو با ” بیماری ” نقشههای مبارزاتی فرمانده خود
(طبیب) را به اجرا میگذارد! و این را پزشکانی که در مراکز اورژانس و درمانگاهها طبابت کرده
و میکنند و به همراه سربازان خود (پرستاران) پنجه در پنجه ” دیو مرگ ” داشته و دارند بیشتر در مییابند.
برای نگارنده فرصتی دست داد تا قریب شش سال در درمانگاه اورژانس داخلی و عفونی
بیمارستان رازی، بیمارستان دکتر حشمت (درمانگاه اورژانس قلب) و همزمان کشیکهای شب
بیمارستان توتون کاران و بخش نوزادان زایشگاه، طبابت کند واز نزدیک شاهد دلآوریها، از
خودگذشتگیها و ایثارگریهای پرستاران غیرتمند و مهربانی باشد که با وی کشیک میدادند.
مترصد فرصتی بودم تا به نوعی به این باور عمیق خود لباس ” واژه ” بپوشانم تا تقدیری هر
چند کوچک و در حد بضاعت، از این عزیزان به عمل آمده باشد.
روز پرستار به همه پرستاران سخت کوش میهنمان تبریک میگوییم و برای یکایکشان آرزوی
سرافرازی روزافزون داریم.
«پرستاری» که در دنیای امروز یکی از مهمترین مشاغل پزشکی شمرده میشود سابقه اندکی در
دوره تاریخ بشری دارد. بررسیها نشان میدهد که عمر «پرستاری نوین» در جهان کمی بیش از
یک قرن است و این تاریخچه با پیشینه و قدمت پزشکی و درمان تاریخچهای بس ناچیز است.
جالب است بدانیم ” بقراط” حکیم یونانی که به عنوان پدر علم طب در جهان شناخته میشود
و سوگند نامه معروف او امروز پس از گذشت ۱۸ قرن در قالب دانشکدههای پزشکی دنیا مورد
استفاده قرار دارد، در یک خطابه به دانشجویان خود تأکید میکند: … «یکی از شاگردانتان را
مسئول مراقبت از بیمار کنید که دستورات شما را به طور صحیح و رحیمانه، نه با خشونت
انجام دهد. از میان آنها کسانی را انتخاب کنید که ذوق لطیفی داشته باشند و آن چه را که برای
مراقبت از بیمار لازم است انجام دهند. این احتیاط سبب میشود آن چه در غیاب شما اتفاق
افتاده از نظرتان دور نماند.
این رهنمود نشان میدهد که بقراط حکیم تا چه اندازه به نقش و تإثیر مراقبت از بیمار توسط
فردی به نام پرستار اهمیت میداده است. سالها و قرنها پس از آن، سرانجام در قرن نوزدهم
بود که پرستاری نوین با تلاشهای انسان دوستانه بانویی فداکار به نام «فلورانس نایتینگل» پایه
ریزی شد و از آن پس «پرستاری» به علم و حرفهای صد در صد انسانی بدل شد که اینک علاقمندان
زیادی را به سوی خود جلب میکند.
پرستاری در ایران:
تا اواخر قرن نوزدهم میلادی و حتی تا ۲۵ سال پس از آغاز قرن بیستم حرفهای به نام «پرستاری»
در ایران وجود نداشت. دکتر «فوریهب» پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در نیمه دوم قرن نوزدهم
نوشت: «هنگام شیوع بیماریهای مسری و کشنده نظیر «وبا» و «طاعون» در پایتخت و شهرهای
بزرگ ایران افراد ثروتمند و متمکن به سرعت شهرها را ترک میکردند و به کوهپایهها و نواحی
خوش آب و هوا پناهنده میشدند و این افراد تهیدست فقیر بودند که با بیماری جان میسپردند.»
در سال ۱۹۲۵ میلادی نخستین آموزشگاه پرستاری در ایران توسط یک هیئت مذهبی خارجی
در شهر تبریز و سپس در ارومیه و همین طور شهرهای دیگر گشایش یافت.
اما اولین آموزشگاه پرستاری ایران در سال ۱۳۱۶ با اجازه وزیر فرهنگ وقت دکتر علی اصغر حکمت
و با استادی دکتر جهانشاه صالح احداث شد. که آن برنامه آموزشی و علمی پرستاران ابتداء در
بیمارستان وزیری صورت میگرفت. اما به دلیل نبودن وسایل کافی مجبور شدند این برنامه را در
” بیمارستان ” واقع در خیابان ژاله منتقل کنند. آموزشگاه در آن زمان با مدرک سیکل متوسطه شاگرد
میپذیرفت و سه دوره فارغ التحصیل داشت.
در سال ۱۳۲۱ شمسی نخستین آموزشگاه پرستاری غیر دولتی ایر ان به همت شرکت نفت آغاز شد.
اما آموزشگاه عالی پرستاری ایران طبق ماده ۲۱۹ اساسنامه جمعیت شیر و خورشید سرخ وقت
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۶ تأسیس شد و اولین گروه دانشجویان آن به تعداد ده نفر در محل
هنرستان عالی دختران شروع به تحصیل کردند و نخستین دانشآموختگان این دانشگاه در سال
۱۳۲۹ روانه مراکز درمانی کشور شدند.سال ۱۳۳۱ انجمن پرستاری ایران تاسیس شد. در مهرماه سال
۱۳۳۵ و به درخواست جمعیت شیر و خورشید سرخ وقت سازمان بهداشت جهانی یک نفر مشاور در
رشته پرستاری به ایران اعزام کرد. این مشاوره به همراه دو تن از پرستاران ایرانی طرحهایی برای
توسعه آموزشگاه تهیه کرد و به جمعیت ارائه داد.
در دی ماه همان سال نیز دو تن دیگر از مشاوران سازمان بهداشت جهانی به این گروه پیوستند و
در آموزشگاه مشغول به کار شدند. از آن تاریخ به بعد پرستاران ایرانی به منظور کسب آخرین یافتههای
حرفهای و جایگزینی پرستاران خارجی، به کشورهای آمریکا، کانادا، انگلستان، زلاندنو، و لبنان اعزام شدند.
تا سال ۱۳۳۹، مشاوران خارجی به تدریج جایشان را به پرستاران ایرانی دادند به نحوی که در اردیبهشت
ماه سال ۱۳۴۰ برای اولین بار در ایران یک پرستار ایرانی مدیریت آموزشگاه عالی پرستاری ایران را
به رسمیت شناخت و مدر ک فارغ التحصیلان آن را «معادل لیسانس» ارزیابی کرد.
در سال ۱۳۴۴ آموزشگاه عالی پرستاری ایران به عضویت شورای عالی پرستاران انگلستان درآمد و
در سال ۱۳۴۷ سیستم درسی واحدی در این آموزشگاه به اجراء درآمد. در سال ۱۳۵۰ برای کسب
درجه لیسانس پرستاری، تعداد واحدهای درسی پرستاران از ۱۰۳ واحد به ۱۴۰ واحد افزایش یافت و
۴ سال بعد مقرر شد برنامه تحصیلی دانشجویان پرستاری مشابه سایر برنامهها ی تحصیلی لیسانس در سطح کشور به مورد اجرا درآید…
بد نیست بدانیم که اولین هفته پرستاری در ایران در ۱۵ تا ۲۲ اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۶ برگزار شد
برگزاری چنین هفتهای به دنبال تصمیمات نهمین جلسه کنفرانس بهداشت جهانی و اولین کنفرانس پرستاری
بین المللی در تهران بود علت انتخاب آن هفته در سال مذکور مقارن بودن با روز ۱۲ مهر روز تولد فلورانس نایتینگل بنیانگذار پرستاری نوین بود.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ روز تولد حضرت زینب (ع) به عنوان روز پرستار نامگذاری شده است.